وضعیت قانونی محکومیت مرتکب زنای به عنف به پرداخت مهرالمثل و ارش‌البکاره

ساخت وبلاگ

درصورتی‌که دادگاه مرتکب را به اتهام زنای غیر عنف محکوم به مجازات حدی نماید، محکومیت وی به پرداخت مهرالمثل و ارش‌البکاره وجاهت قانونی ندارد.


تاریخ رای نهایی: 1393/11/08     شماره رای نهایی: 9309970908800353

 

خلاصه جریان پرونده

آقای الف. و خانم ح. در 30/10/92 علیه آقایان 1- ج. 2- ب. به اتهام زنای به عنف شکایت نموده‌اند. دادگاه عمومی جزایی بخش چمستان در 03/11/92 در خصوص اتهام ب. منجر به زنای به عنف عدم صلاحیت  صادر نموده است. شعبه 7 دادگاه کیفری استان مازندران در تاریخ 08/02/93 متهم ب. را از زنای به عنف تبرئه و به اتهام رابطه نامشروع به 99 ضربه شلاق و دو ماه اقامت اجباری در سبزوار محکوم نموده است. اجمال ماجرا این است که خانم ح.، متولد 1375، متأهل اظهار داشته: با آقای ج. تلفنی ارتباط برقرار کردم و قرار ملاقات حضوری گذاشتیم، فردی به نام ب. آمد مرا سوار خودرو کرد و برد جنگل پیش ج. در آنجا چند دقیقه با ج. صحبت کردیم، ج. رفت و گفت پسرعمویم م. می‌آید تو را می‌برد درصورتی‌که این توطئه بوده است. ب. مرا به زور پایین آورد و زیر گلویم چاقو گذاشت و با تهدید مرا مورد تجاوز قرار داد بعد مرا با ماشین برگرداند در مسیر برگشت جای را با م. عوض کرد و من داستان را برایش تعریف کردم. بعد ج. به من زنگ زد گفت به منزل رسیدی گفتم آره و موضوع را برایش گفتم  و ج. گفت اگر جواب تلفن مرا ندهی به شوهرت می‌گویم. یک‌بار دیگر با ج. بیرون رفتم ولی کاری با من نداشت. موضوع را به شوهرم گفتم (ص4). آقای ج.، 20 ساله، مجرد، اظهار داشته: خانم ح. از بستگان من است و چند بار تقاضای داشتن رابطه با من را داشته است. حدود دو ماه پیش درخواست ملاقات کرد، من ب. را فرستادم او را آورد به جنگل ... با هم دیگر ده دقیقه صحبت کردیم تلفن من زنگ زد من به ب. گفتم او را ... پیاده کن یک ساعت بعد خانم ح. به من زنگ زد و گفت چرا مرا تنها گذاشتی این آقا با تهدید به من تجاوز کرده است (ص12). من دو بار با خانم ح. بیرون رفته‌ام ولی به وی دست نزده‌ام (ص 13). آقای ب.، متولد 1369، متأهل، در کلانتری اظهار داشته: یک روز من و ج. و م. و ش. می‌خواستیم برویم ...، ج. گفت من می‌خواهم دوست دخترم را بیاورم چون فامیل هستیم و مرا می‌شناسند تو برو او را بیاور من با ماشین م. رفتم ... و دختر را آوردم. من و م. و ش. رفتیم شنا کردیم دختره با ج. با هم رفتند داخل جنگل، ‌بعد ج. آمد پیش ما و گفت می‌روم خانه ب. تو او را ببر من گفتم کار دارم و م. دختره را برد. من  و ش. با موتور رفتیم (ص14). آقای ش.، متولد 1366، متأهل، در کلانتری اظهار داشته: وقتی من رسیدم ح. و به همراه ب. با وانت پیکان متعلق به م. از آن مکان در حال رفتن بودند. من و م. با موتورسیکلت از آنجا رفتیم. بعد ب. می‌گفت من به دختره تجاوز کردم من گفتم فامیل ما بود چرا این کار را کردی؟ گفت او را آوردندن من هم تجاوز کردم دیگه چکار کنم. سؤال- اظهارات دیگری ندارید؟ زورگیری در کار نبوده است دختره خودش میل داشت (ص 15). در جلسه مواجهه خانم ح. آقای ب. را بین سایر مراجعین شناسایی کرده و ما وقع آن روز را تعریف و آقای ج. تماس تلفنی و گلایه خانم ح. را از آقای ب. را تأیید نموده است ولی آقای ب. اظهار داشته: قبول ندارم هر چه بوده به شما گفتم (ص 17). ب. در 03/11/92 نزد بازپرس در پاسخ تفهیم اتهام زنای به عنف، اظهار داشته: قبول ندارم  (ص24). ب. در 05/11/92 در دادگاه کیفری استان در پاسخ تفهیم اتهام زنای به عنف مطالب قبلی را تکرار و گفته است: اتهام را قبول ندارم (ص 34). خانم ح. در 06/11/92 در دادگاه کیفری استان شکایت خود را به شرح اظهارات قبلی تکرار و تشریح کرده است (ص 38). آقای الف. به شرح لایحه ثبت شده به شماره 920689-20/11/92 در دادگاه از شکایت خود صرف‌نظر نموده است (ص 61). آقای م. در 02/12/92 در دادگاه کیفری استان به عنوان مطلع مطالبی را عنوان و گفته است: وانت خود را به ب. داده بودم با موتورسیکلت در مسیر در حرکت بودم، وانت را در حال حرکت دیدم از ب. خواستم توقف کرد پیاده شد موتور را از من گرفت و رفت به داخل ماشین رفتم خانم ح. آنجا بود پرسیدم، گریه می‌کرد گفت به او خیانت شده است. آقای‌ م. اضافه کرده است که: ج. و خانم ح. با یکدیگر رابطه دوستی داشته‌اند (ص 62). آقای ش. در 02/12/92 در دادگاه کیفری استان به عنوان مطلع اظهار داشته: آن روز به اتفاق م. به جنگل ... رفته بودیم و دیدم آقای ب. با وانت م. به سمت شهر عزیمت می‌کرد و یک سرنشین خانم داشت اما خانم ح. را همراه او ملاحظه نکردم (ص 66). آقای ج. در 04/12/92 به عنوان مطلع در دادگاه اظهارات قبلی خود را تکرار و اضافه کرده است: خانم ح. در تلفن گفت خیلی نامرد هستی. چرا مرا تنها گذاشتی؟ ‌ب. مرا دست زد و صحبت از تجاوز نکرد. دادگاه: چه مدت با ح. در ارتباط بودی؟ حدود یک ماه و نیم (ص 71). دادگاه در 01/02/93 با حضور طرفین،‌ وکیل متهم و نماینده دادستان تشکیل داده است. نماینده دادستان درخواست رسیدگی و مجازات کرده است. آقای الف. اظهار داشته: برای حفظ آبرو گذشت کردم. شاکیه شکایت خود را تشریح کرده است. متهم ب. در پاسخ تفهیم اتهام زنای به عنف اظهار داشته: من با ایشان کاری نکردم و اظهارات قبلی را تکرار نموده است. آقای م. وکیل متهم لایحه تقدیم کرده است (ص 86). وکیل و موکل در آخرین دفاع نیز اعلام داشته‌اند: حرفی ندارند (ص 88). شعبه 7 دادگاه کیفری استان مازندران در 08/03/93 به اکثریت چهار نفره بدین شرح رأی صادر نموده است.
رأی دادگاه - در پرونده پیوست پیرامون بزه انتسابی به آقای ب. با وکالت آقای ح. دایر بر زنای به عنف در شرایط احصان موضوع شکایت خانم ح. که شکایت شاکی خصوصی حکایت بر آن دارد آقای ج. از طریق خواهرش از او خواست که با او تماس تلفنی داشته باشم که او امتناع نمود ولی به جهت اصرار به تلفن همراه آقای ج. زنگ زده است که بعد تماس تلفنی، ‌او به من ابراز علاقه نمود که پس از آن با یکدیگر به صورت تلفنی دارای ارتباط بوده و با اصرار از او خواست که با یکدیگر قرار ملاقات داشته باشیم و به‌واسطه آن‌که دارای شوهر و فرزند بودم از پذیرش درخواست او امتناع ولی او اطمینان داد ملاقات آن دو به غیر از یک دیدار ساده نخواهد بود. در وقت ملاقات فرد دیگری به هویت ب. در پی او آمد و با وسیله نقلیه در اختیار او را به محل قرار با ج. واقع در جنگل ... از توابع ... انتقال نموده که پس از حضور در محل یاد شده دقایقی او و ج. با یکدیگر گفتگو نمودند، سپس ج. محل را ترک گفت در حالی که عنوان می‌داشت فردی به نام م. او مرا به شهر انتقال می‌دهد اما او ملاحظه نمود به جای م. آقای ب. به سراغ او آمده و با استفاده از تهدید و به اکراه و اجبار او را مورد تجاوز جنسی قرار داده است و آن گاه سوار خودرو نمود و به سمت شهر در حرکت بوده که در بین راه و در محل پست ایست و بازرسی اداره جنگلبانی م. را دیدار که با یک دستگاه موتورسیکلت در حال بازگشت به سمت جنگل بوده است از سوی آقای ب. خودروی در اختیارش را در ازاء تحویل موتورسیکلت، تحویل آقای م. نموده و او به همراه م. به شهر مراجعت نموده است. در طول مسیر عملکرد آقای ب. را از برای آقای م. تعریف نموده است. بنابراین شاکی خصوصی تعقیب و محاکمه و مجازات متهم به سبب ارتکاب بزه زنای به عنف در شرایط احصان را درخواست نموده است. متهم هم در مقام دفاع از اتهام انتسابی به وی بیان داشت: قرار بر آن شد تا همراه با آقایان ش. و م. و ج. جهت تفریح و تفرج به جنگل بروند. در صبح قرار آقای ج. او را دیدار نموده و درخطاب به وی عنوان داشت تا خودرو آقای م. را در اختیار  گرفته و به ... جهت انتقال خانم ح. رفته و در محل قرار او سوار خودرو گردیده و به منطقه جنگلی ... یعنی در جایی که ج. او را به انتظار نشسته بود عزیمت نمودیم. ایشان در طول مسیر از شاکی خصوصی پرسش نمود: آیا او شوهر و فرزند دارد؟ او پاسخ داد: بله، در ادامه به او متذکر شد پس به چه دلیل با ج. قرار ملاقات گذارده است؟ او جواب داد: ج. و شخص او به یکدیگر علاقه دارند. پس از رسیدن به محل قرار ج. و ح. به نقطه‌ای از جنگل رفته و او به همراه ش. و م. برای شنا در آب استخر به قسمت دیگر از جنگل عزیمت نمودند، اندکی بعد ج. به نزد آنان آمد و متذکر شد که خانم ح. را به شهر انتقال نماییم او امتناع نمود ولیکن م. خانم ح. را به شهر انتقال نموده است. علی‌هذا متهم با انکار بزه انتسابی به خویش برائت از جرم انتسابی را درخواست نموده است. آقای ح. به وکالت از سوی متهم در دفاع از وی عنوان داشت: انتساب اتهام تجاوز به عنف به موکل وی بی‌اساس است چه آن‌که نه تنها موکل وی با شاکیه خانم ح. ارتباط جنسی برقرار ننموده بلکه هیچ‌گونه دلیل و مدرکی در خصوص انجام مواقعه در پرونده امر موجود نیست و تکوین جرم تجاوز به عنف مستلزم اکراه و اجبار در انجام مواقعه توسط زانی است که دلیل بر اثبات اکراه و اجبار و حتی انجام مواقعه از سوی موکل نسبت به شاکی خصوصی موجود نیست. وکیل متهم رسیدگی به موضوع و صدور حکم برائت موکل را تقاضا داشته است. بنابه‌مراتب دادگاه با نگریستن در اظهارات هر یک از شاکی خصوصی و مدافعات مطروحه از سوی متهم و وکیل مدافع وی در بررسی دلایل اثباتی شاکی خصوصی اساساً در پرونده امر دلایل شرعی و قانونی برارتکاب فعل زنا از سوی متهم آن چنان‌که موجبات علم و یقیین قضایی و حصول قناعت وجدانی در احراز جرم مزبور را ایجاب و فراهم دارد مشهود و ملحوظ نیست. با وصف به آن‌که متهم در طول امر دادرسی بزه انتسابی به خویش را مورد انکار قرار داده است، بر این مبنا با تمسک به اصل برائت متهم آقای ب. را از اتهام زنای به عنف در شرایط احصان علی‌الاطلاق تبرئه می‌نماید. ولیکن دادگاه نظر به شکایت شاکی خصوصی و مفاد تحقیقات یاد شده و اظهارات هریک از آقایان ش. و ج. و م. در مقام مطلع و مدافعات غیرموجه و غیرمؤثر معمول از سوی متهم و وکیل مدافع وی بزه رابطه نامشروع به غیر از زنا به عنف و اکراه را محرز و مسلم و با استناد به ماده 637 قانون مجازات اسلامی 1375 و ماده 23 قانون مجازات اسلامی 1392 متهم آقای ب. به تحمل 99 ضربه شلاق تعزیری و از باب مجازات تکمیلی به اقامت اجباری به مدت دو ماه در شهرستان سبزوار محکوم می‌نماید. رأی دادگاه در بخش محکومیت حضوری و پس از ابلاغ ظرف 20 روز قابل تجدیدنظرخواهی نزد دیوان عالی کشور است.
نظریه اقلیت - بسمه تعالی – صرف‌نظر از انکار متهم در کلیه مراحل دادرسی، ‌دلیل اثباتی شرعی که بتواند مستند حکم دادگاه قرار گیرد در پرونده وجود ندارد و از طرفی پرونده فاقد قرائن و امارات مفید قطع و یقین و اقناع برای احراز بزه می‌باشد و لذا عقیده بر برائت متهم ب. از اتهام زنای به عنف در شرایط احصان و فعل منافی عفت دارم.
دادنامه 17-08/03/93 در 15/04/93 به آقای ح. وکیل محکوم‌علیه ب. ابلاغ و در 06/05/93 لایحه تجدیدنظرخواهی تقدیم دادگاه گردیده است. خلاصه لایحه آقای وکیل اینست که شاکیه و همسرش بعد از 3 ماه از تاریخ واقعه ادعای شکایت کرده و متعاقباً همسر شاکیه رضایت داده است، ‌شکایت علیه ج. و ب. مطرح شده است لکن با توجه به وجود قرابت جهت جلوگیری از آبروریزی در فامیل، ‌اتهام واهی تجاوز به عنف به موکل نسبت داده‌اند. اظهارات شاکیه متناقض است، ‌انتساب اتهام به موکل بی‌اساس است، ‌در پرونده هیچ‌گونه دلیلی دایر بر انتساب اتهامات عنوان شده به موکل ملاحظه نمی‌گردد. موکل در تمام مراحل منکر بزه انتسابی است، ‌مجازات تبعید با بزه رابطه نامشروع غیرمتناسب است (ص 108).

رای دیوان

با توجه به محتویات پرونده شعبه محترم هفتم دادگاه کیفری استان مازندران با تبرئه ب. از اتهام زنای به عنف و در شرایط احصان با ح.،‌ نامبرده را به اتهام رابطه نامشروع مادون زنا محکوم نموده است، لکن بنابر مقررات ماده 211 قانون مجازات اسلامی ایجاب می‌کرده قرائن و امارات بین مستند علم خود را ذکر می‌کرد چون متهم در همه مراحل منکر هر گونه رابطه نامشروع با شاکیه است و مطلعین از ماوقع هم جز نقل قول از شاکیه و بعضی از آن‌ها از متهم ندارند و در اصل رابطه دوستی فی‌مابین شاکیه و ج. بوده که در شکایت اولیه هم شکایت از ج. است. نتیجتاً اعتراض وارد است و با استناد به بند 2 قسمت ب ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری رأی متعرض‌علیه نقض و رسیدگی مجدد به همان شعبه محترم ارجاع می‌گردد.
رئیس شعبه ؟ دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
عروجی ـ چراغیان
بانک دادة آراء پژوهشگاه قوه قضائیه

http://khesaarat.blogfa.com
 

پذیرش وکالت در امور و دعاوی خسارات...
ما را در سایت پذیرش وکالت در امور و دعاوی خسارات دنبال می کنید

برچسب : وضعیت مهاجران غیرقانونی به استرالیا,وضعیت مهاجرین غیر قانونی استرالیا, نویسنده : akhesaarat2 بازدید : 164 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 9:44